میتونید سیلور صدام کنیم.
" بچه که بودم از عصرها بدم میومد ، ناهار رو که میخوردیم همه عادت داشتن می خوابیدن و من تنهاترین کودک جهان میشدم.
بدون همبازی ، بدون تفریح ، بدون دلخوشی ، بدون هم صحبت ،
الان عصره
خیلی عصره... "
"موسیقی عمیق ترین احساسات منو میدونه."
"تنها بودن و احساس بیکسی کردن دو چیز متفاوتن."
"من هنوز زندم حرومزاده ها"
"بزرگ نشو ، این یه تلهس!"
"شب همهی ما یکی بود اما تاریکی هایمان فرق داشت"
"همه ما قوانینو بخاطر یک نفر زیر پا میزاریم"
"فکر کنم ایندفعه دیگه واقعا از دستت دادم"
"ما بد نبودیم بلد بودیم که دنیا مارو نمیخورد"
"ما که دیوار ریخته رو سرمون حالا یه آجرم تو پرت کن چیزی نمیشه"